CTYPE html PUBLIC "-//W3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd"> مرتضی مرادی - در سایه
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
مطالب پیشین
آرشیو مطالب
وصیت شهدا
وصیت شهدا
آمار و اطلاعات

بازدید امروز :23
بازدید دیروز :0
کل بازدید :8500
تعداد کل یاد داشت ها : 9
آخرین بازدید : 103/9/28    ساعت : 3:29 ع
درباره وبلاگ

من جوانى را سراغ داشتم سخت وابسته‏ى لباس و قیافه‏اش بود، حتى وسواسى داشت که پارچه‏اش از کجا باشد و دوختش از فلان و مدلش از بهمان.


براى دوستى با او همین بس که از لباسش و اتویش و قیافه‏اش تحسین کنى و یا از طرز تهیه‏ى آن بپرسى. او عاشق ظاهر سازى و سر و وضع مرتب بود و به این خاطر از خیلى‏ها بریده بود تا این‏که

عشقى بزرگ‏تر در دلش ریخت و با دخترى آشنا شد و با هم سفرى کردند و در راه تصادفى.
جوانک در آن لحظه‏ى بحرانى از رنج‏هاى خودش فارغ بود و خودش را فراموش کرده بود و به محبوبه‏اش مى‏اندیشید و سخت به او مشغول بود.


او به خاطر پانسمان محبوبش به راحتى لباس‏هایش را پاره مى‏کرد و زخم‏ها را مى‏بست و راستى سرخوش بود که خطرى پیش نیامده است.


هنگامى که عشقى بزرگ‏تر دل را بگیرد، عشق‏هاى کوچک‏تر نردبان آن خواهند بود.


      


وَ لا تَقْفُ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤُلا(اسراء/آیه36) 


و چیزى را که بدان علم ندارى دنبال مکن، زیرا گوش و چشم و قلب، همه مورد پرسش واقع خواهند شد.



      
<      1   2